Thursday, October 9, 2008

واژگان انحصاری دولت نهم

سخنگو: منبع الهام، کسی که از طریق او الهام می شود. کسی که آنقدر شغل های مختلف دارد ‏که خبر ندارد که وزیر کابینه اش عوض شده یا نه. ‏
انرژی هسته ای: نوعی انرژی که به جای گرم کردن همه جا، فقط سر آدم را گرم می کند. ‏
دولت: یک گروه که بصورت دسته جمعی و تمام وقت تمام پول کشور را تبدیل به آشغال می ‏کنند. ‏
مجلس: گروهی که نماینده مردم هستند، ولی نه مردم آنها را می شناسند، نه آنها مردم را می ‏شناسند. ‏
سفر استانی: نوعی سفر تبلیغاتی که تا چند سال پس از پایان انتخابات هنوز ادامه دارد.‏
نامه به رئیس جمهور: تعدادی کاغذ که آدمها به جای اینکه توی صندوق پستی بیندازند، ‏مستقیما آن را به رئیس جمهور می دهند تا در صحنه عکاسی حضور آنان ثبت شود.‏
دانشجوی عدالت خواه: نوعی دانشجو که برای شنیدن سخنان رئیس جمهور دعوت می شود و ‏برخلاف بقیه دانشجویان حرف رئیس جمهور را گوش می کند.( کلمه عدالت خواه در این ‏عبارت اضافی است.)‏
دانشجوی بسیجی: تعدادی مرد کاسب و زن خانه دار که سعی می کنند مثل دانشجوهای حزب ‏اللهی لباس بپوشند، بی توجه به اینکه دانشجوهای حزب اللهی مثل کاسب ها لباس می پوشند. ‏آنها پس از اینکه فیلمبرداری تمام شد به سر خانه و کارشان برمی گردند.‏
سازمان مدیریت: مهم ترین دشمن دولت، جایی که همه چیز در آن برنامه دارد.‏
لبنان: کشوری که مردمش آنطور که ما دوست داریم زندگی می کنند، و مورد حمایت دولت ما ‏هستند، ولی ما حق نداریم مثل آنها زندگی کنیم.‏
سیاست خارجی: مجموعه ای از رفتارهای کنترل نشده و جالب یک بندباز که چون هنوز ‏سقوط نکرده است، برای ما هیجان آور است. ‏
تورم: تنها بخش اقتصاد که روز به روز بزرگتر می شود.‏
دیدار سر زده: یک نام صمیمانه روی یک رفتار بدون برنامه و بی نتیجه.‏
مافیا: یک فیلم تخیلی تکراری که هر وقت شام نداریم و گرسنه مان است، پخش می شود. ‏
ملاقات: محلی برای گرفتن عکس با آدمهای سرشناس.‏
بانک: یکی از دشمنان اسلام و عوامل مزدور استکبار که نابودی کامل آن بیش از چهار سال ‏طول می کشد. ‏
برف: یک چیز سفید که وقتی از آسمان می آید برق و آب و گاز کشور قطع می شود و برای ‏جلوگیری از آمدن آن هیچ دعای خاصی وجود ندارد.‏
صلح آمیز: چیزی است شبیه شرافت سیاسی، نوعی دروغ که همه از گفتن آن لذت می برند، ‏ولی می دانند دروغ است.‏
قله هسته ای: مکانی به ارتفاع پنج هزار متر که در عرض سه روز تا ارتفاع دو قدمی آن قله ‏بالا می رویم و به مدت سه سال در همان دوقدمی درجا می زنیم.‏
خبر خوش: نوعی روانگردان برای فراموش کردن مشکلاتی که در ماه گذشته اتفاق افتاده ‏است. در اثر مصرف زیاد اثر واقعی خود را از دست داده و عوارض جانبی ایجاد می کند.‏
ابرقدرت: ما. خودمان. نوعی جهان سوم که برای افزایش اعتماد به نفس به خودش دروغ می ‏گوید.‏
مانتو: یک لباس زنانه که همزمان با افزایش بحران سیاسی در کشور دراز و در اثر کاهش ‏بحران کوتاه می شود. یک نمودار برای سنجش میزان آرامش در جامعه.‏
پروژه: واحد شمارش دروغ های اقتصادی دولت.‏
طرح های اقتصادی زودبازده: یک راه سریع برای از دست دادن پول و به دست آوردن ‏نمودار و آمار. نوعی طرح که با افزایش تعداد آن می فهمیم که در دراز مدت کارمان خراب ‏است. روشی که در آن مقداری پول به تعدادی آدم مورد اعتماد می دهیم که بعدا آمار کارهایی ‏که نمی خواهند بکنند، را به ما اعلام کنند.‏
قیمت: نوعی نردبان که دائما از آن بالا می رویم و هر چه بالاتر برویم از ارتفاع بیشتری ‏سقوط می کنیم. این نردبان یکطرفه است.‏
پول: چیزی که دولت دارد، ولی نمی داند با آن چکار کند و ملت می دانند با آن چکار کنند، ‏ولی ندارند. ‏
دشمن: کلیه کسانی که از ما اطلاعات دقیق و کافی دارند.‏
بودجه: یک وسیله برای کنترل رفتارهای دولتی که هیچ علاقه ای به کنترل رفتارهایش ندارد. ‏
اقتصاد: یک چیز مربوط به الاغ که غیرقابل کنترل است و در وضعیت راست افراطی می ‏تواند خانواده ملت را آبستن حوادث کند. ‏
رسانه: وسیله ای برای جلوگیری از خبررسانی.‏
ملی مذهبی: یک گروه سیاسی که همان اعتقادات و علائق دولت را دارد، منتهی دلیلی برای ‏دروغ گفتن ندارد. ‏
هزار فامیل: الیگارشی. خانواده سالاری. نوعی سیستم حکومتی که بوسیله خانواده آنها اداره ‏می شود، در حالی که خانواده ما خیلی بهتر از آنها هستند.‏
میثاق: عهدنامه ای که رئیس جمهور با وزرایش می بندد، بعدا هر کدام کار خودشان را می ‏کنند. ‏
دبیر دولت: مسوول نظم دادن به دولتی که قصد دارد هر نظمی را از بین ببرد.‏
انتخابات: روش انتخاب نمایندگان مردم توسط شورای نگهبان.‏
میراث فرهنگی: مجموعه ای از آثار باقی مانده از گذشته ای که به وجود آن آثار افتخار می ‏کنیم ولی از سازندگانش متنفریم.‏
دکتر حسین فاطمی: کسی که دوستان ما ترورش کردند و دوستانش را ما زندانی می کنیم. ‏
گوجه فرنگی: یک علامت قرمز خطر برای اقتصاد که مثل سایر خطرات با آن شوخی می ‏کنیم.‏
دولت چپ: تصویر بیرونی راست افراطی.

No comments: